سالها پیش که برای بازدیدی از منطقه اورامانات با یک تیم خبری به مقصد پاوه راهی شدیم در بین راه متولی بازدید از محدودیتها و محرومیتهای این منطقه میگفت.
بار اول بود که اورامانات را میدیدم به مانند تمام کُردها، آنها را مردمی خون گرم و مهمان نواز و البته بسیار سخت کوشتر یافتم. همتبارهای ام در اورامانات روی گنج بودند و به آن زیاد توجهی نشده بود. پتانسیل فوقالعاده گردشگری و بکربودن این مناطق ظرفیتهایی را ایجاد میکند که خیر و برکاتش میتواند به تمام استان و حتی کشور برسد.
جذب توریست، ورود سرمایه و ارز به منطقه رونق را با خود به همراه میآورد که البته باید برای این خواسته تلاش کرد. در آن زمان این پتانسیل بالقوه توسعهای به فعل نرسیده بود و بدون تعارف الان هم زیاد تغییری ایجاد نشده است. باید برای رشد و استفاده بهینه و حداکثری از توانمندیها کوشید.
در آن بازدید، خبری از داریان و سد نبود. اما حالا دریاچهای مصنوعی که بر جذبهی اکوتوریسم اورامانات با وجود دیگر تواناییها و پتانسیلهای این منطقه افزوده است وجود دارد. توسعه در سایه دانش، آیندهنگری، یک دید کلی و جامع آرام آرام به بار خواهد نشست.
چند روز پیش در یک سفر کاری به پاوه با وجود میل به پیشرفت در چشمان مردم مهرباناش اما نشانههای تغییر را نیافتم. خیلی مشتاق بودم سبک و سیاق المانهای شهری، وضعیت راهها و سعی در حفظ داشتههای این شهر را آنگونه که در مسیر توسعه بود ببینم ولی نبود. توسعه به معنی ساختمانهای بلندمرتبه و برهم زدن بافت پلکانی و زیبای شهر نیست.
راه توسعهی شهر در الحاق روستای زیبا و هدف گردشگری نسمه به شهر نمیگذرد. وقتی خبری از وجود کارگروههای توانمند در بسترسازی برای تبدیلکردن نگین اورامانات به هدف گردشگری بینالمللی نیست چه باید کرد؟
هرچند بارقههایی از امید با ثبت جهانی اورامانات در لیست یونسکو زده شده است اما باید به یاد داشت که در چنین ثبتهایی نظارتهای مستمر هم هست و ساختوسازهای به دور از قاعده و قانون و راههای دسترسی غیراستاندارد و عدم آموزههای مناسب به ساکنین برای چگونگی حفظ و حراست از داشتهها و… هزاران اما و اگر و باید و نباید است که راه توسعه را تهدید میکند.
به یاد داشته باشیم که حرکت در مسیر توسعه با سلام و صلوات به پیش نمیرود، راه توسعه سخت و پایدار مانند بمو و شاهوست.
دیدگاهتان را بنویسید