خداوند بزرگ و صاحب اسماء حسنی را سپاسگزارم که توفیقی را به بنده کمترین عنایت فرمود تا با استعانت از درگاه خداوندیش سببی و وسیله ای در خدمت خلق الله بخش باینگان باشم و چون خادمی در خدمت نیازمندان و مستمندان و مددجویان شهری و روستای اش .
جمله ای زیبا به کورش کبیر منصوب است که ” دست های که خدمت میکنند مقدس تر است از لبهای که دعا میکند ” این جمله را شیرازه ای از اعتقادات دینی و انسانی میدانم که دستان خدمتگزار چه جایگاه رفیعی دارند .
وجمله ای زیبا هم منصوب به زکریای رازی است که : انسانی که هدفش خدمت به خداست ممکن است انسان خوبی باشد اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد (بی چشمداشت ) حتما انسان خوبی است .
پس سعی خواهم نمود اعتقاد به تقدس خدمت به همنوع را با ریشه های باورم پیوند بزنم و ایمان داشته باشم که باور چون ریشه داشته باشد خم میشود اما هرگز نخواهد شکست .
لحظه ها میگذرد بی امان و چون شمشیری بی رحم و بران زندگی را کوتاه و کوتاه تر می کند (الوقت السیف القاطع) لذا استفاده از زمان و بهره جستن از این گرانبهاترین تحفه الهی غفلت و کاهلی را برنمی تابد و بایست از آن استفاده کرد در خدمت و گره ای از مشکلات و گرفتاری ها ی نیازمندان را باز کردن . پس از خدا یاری می خواهم و از شما دعای خیر و اعتماد و همراهی و اعتقاد دارم اعتماد چون برچسپ است وقتی از جایش کنده شد ممکن است دوباره بچسبد اما هرگز به محکمی اولین بارکه از آن استفاده شده نمی شود . با امید به اعتماد و همراهی و یاوریتان
انعکاس چیزی باشیم که میخواهیم در دیگران ببینیم .
اگر عشق میخواهیم عشق بورزیم .
اگر صداقت میخواهیم راستگو باشیم .
و اگر احترام میخواهیم احترام بگذاریم .
ابراهیم یوسفی