تعاملات بین المللی و دیپلماسی فعال محیط زیستی برای ریشه کنی این وضع تلخ ضروری است تا بتوان آبها را از اسارت سدها رهاند . در شرایط ناگوار امنیتی همسایگان ما که بعضا از اداره کردن خود ناتوان و بعضا از آب گل آلود ماهی صید می کنند, آنچه فراموش شده است محیط زیست و لزوم حفظ موازنه های اکولوژیک منطقه است. با این وضع لااقل در داخل کشور و به جهت نهادینه نمودن تکریم محیط زیست و ارزش نهادن به زندگی انسان لازم است در بعضی عادات و رویه های زندگی تجدید نظر کنیم و بانگاهی جدی تر به برخی روزهای ثبت شده در تقویم بنگریم.
هفته درختکاری در تقویم و سالنامه ما جای خود را مستحکم ساخته است اما هیچگاه اثری سازنده و ردپای قابل توجهی از خود برجا ننهاده است. چراکه بیش از آنکه ارزش و ضرورتی حیاتی تلقی گردد رفع تکلیفی از بهر گزارش کار بشمار میرود.
دلیل مدعا:
• هزاران نهالی است که درمیادین شهر و نمازهای جمعه و … توزیع می گردند و شاهد توسعه فضای سبز نیستیم.
• ما بیش از آنکه در بودجه های سالیانه و برنامه های رسمی بفکر طرح و برنامه مشخصی برای جنگلکاری و درختکاری باشیم به هفته و روز درختکاری بسنده می کنیم.
• در طرحها و پروژه های ملی و عمرانی کوچک و بزرگ درختان با پول ارزش گذاری شده و قطع آنها توجیه می گردد.
• در چند سال اخیر شاهد سوختن هزاران هکتار از جنگلهای زاگرس بودیم و متخلفی شناسایی, معرفی و تنبیه نگردید. و بعضا در سالیان بعد جنگل سوخته, شخم زده شد یا حصارکشی گردید
• علیرغم همه شعارهای دل خوش کن, شهرهای ما حتی در مناطق جنگلی فاقد کمربند سبز هستند. و روستاهای درون جنگلهای ما دارای کمربند بدون جنگل (پاکتراشی شده) و در معرض سیلاب قرار دارند.
• پارکهای قدیمی شهرها هروز شاهد خشکیدن درختی و سیمان و موزائیک شدن جای آن است.
• بی توجه به فضای سبز شهر, مجوز ساخت و ساز می دهیم و جریمه نه تنها بازدارنده نیست بلکه فروش حقوق شهروندان به متخلفان است.
• سیلابهای وحشتناک اخیر شمال کشور را با چند گزارش تلویزیونی خاتمه یافته تلقی و در پی علت یعنی پاکتراشی جنگل نبودیم.
• کاشت درختان غیربومی و ناسازگار با شرایط آب و هوایی و اقلیم هر منطقه دلیلی دیگر بر شعار زدگی هفته درختکاری است.
• با دریافت حداقل ها مجوز های تیشه زدن بر درختان بنه صادر می کنیم و هیچکس در فکر احیای این جنگلهای ارزشمند و ثروتهای ملی نیست.
• در جریان قضیه شوکه گیری و قلع و قمع درختان بلوط پاییز ۱۳۹۵ نهادهای رسمی و تبلیغی ما حداقل واکنش را از خودنشان داده و در انفعال کامل بودند.
• طاس شدن جنگلهای بلوط مسیر پاوه -کرمانشاه و سردرآوردن دهها مرغداری و سلف سرویس و رستوران و سالن های چند منظوره و عدم دخالت جدی سازمان های ذیربط شاهد دیگری است.
• هجوم گاه و بیگاه لودرو بولدزر به بهانه انتقال نیرو و ریل و راه آهن و گازکشی و سد سازی به جنگلهای کم رمق باقیمانده, مصداق «خسارت جبران ناپذیر وارده بر محیط زیست» ذکر شده در اصل ۵۰ قانون اساسی است.
• خشکاندن باغات حومه شهرها و بی توجهی متولیان شهر و محیط زیست و صدور مجوزهای بعدی ساخت و ساز سندی تلخ از این مدعاست
• بی تفاوتی اجتماعی در قبال حذف درختان از کوچه و خیابان و پارک و کوه و دشت نشان می دهد که از بعد فرهنگی و آموزشی نیز این هفته , هفته ای شعار زده بوده و نتوانسته است حفظ جنگل را بعنوان سرمایه انسانی و ریه های تنفسی سیاره , حافظ خاک در مقابل فرسایش و تسریع بخش جذب آب و نفوذ باران, …… به عامه مردم بقبولاند.
به راستی این رویکرد, چشم انداز تلخی را در برابر دیدگان ما به تصویر می کشد , زیرا که برنامه مدونی برای حفظ و گسترش جنگل نداریم. و بنظر نمی رسد سازمانهای متولی نیز دربرابر فشار نهادهای اقتصادی کشور تاب مقاومت داشته باشند و بدینوسیله هروز شاهد تحلیل جنگل و کاهش سرانه فضای سبز هستیم تا شاید با قطع هر اصله درخت, رقمی از بیکاری جامعه بکاهیم.
با تداوم این وضع امیدی به رویش نهال های توزیع شده نیست و کاش حداقل در برابر نهالهای روییده شده مسئول باشیم. گرچه انشاء الله حداقل با اجرای دقیق قانون برنامه پنجساله ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران از طریق:
• «ارتقاء پوشش صددرصد(۱۰۰%) حفاظت از جنگلها»
• افزایش « نه میلیون و ششصدهزار هکتاری مراتع و پوشش گیاهی»
• ممنوعیت « هرگونه بهرهبرداری تجاری و صنعتی از چوب جنگلهای کشور از ابتدای سال چهارم اجرای قانون برنامه»
• « جمعآوری و بهرهبرداری با هدف بهداشت، حفاظت و پرورش جنگل از درختان پیر، خشک سرپا، افتاده، لاپی، آفتزده غیرقابل احیاء صرفاً با مجوز سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور »
• و آموزش همگانی محیط زیست که متاسفانه در این برنامه نادیده گرفته شده است, بتوانیم در تغییر رفتار خود موفق و در هفته درختکاری به ارتقاه سطح سواد محیط زیستی مردم کمک کنیم.
محمود رستمی تبار روز درختکاری ۱۳۹۵
دیدگاهتان را بنویسید