×

بهمن باینگانی
خانواده در برابر کرونا

  • کد نوشته: 16730
  • ۱۵,اردیبهشت ۱۴۰۰
  • 647 بازدید
  • ۰
  • آوای باینگان: با ظهور و گسترش ویروس کرونا و اتخاذ سیاست‌هایی مثل فاصله گذاری اجتماعی، سر دادن شعارهایی مثل در خانه بمانیم و تعطیلی یا کاهش فعالیت نهادهای دولتی و غیر دولتی،  بیشتر مسئولیت‌ها به دوش خانواده گذاشته شد.
    خانواده در برابر کرونا
  • یکی از پیامدهای مدرنیته و صور گوناگون آن برای خانواده تبدیل تدریجی خانواده از نهادی با کار ویژه‌های متنوع به نهادی است کوچک و شکننده که کارکردزدایی شده و تقلیل یافته است به محلی برای تولید مثل، تربیت اولیۀ کودکان و تجربۀ عشق.

    مدرنیته به هرجا که پانهاده، کم و بیش این تغییرات بوجود آمده و جامعه ایرانی نیز تا حد زیادی آن را تجربه کرده است.

    بطوریکه شاهدیم با ورود مدرنیته روز به روز نهاد خانواده خصوصی‌تر شده و بیشتر وظایف خود را به نهادهای جدیدی همچون مدرسه، دانشگاه و . . . واگذار کرده است، تا جایی که بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که خانواده در ایران از یک نهاد گسترده به نهادی هسته‌ای یا «شبه هسته‌ای» تبدیل شده است و حتی این اواخر از ظهور انواع جدیدی از خانواده تحت عناوین خانواد‌ه‌ی همبالین، تک والدی و … سخن به میان آورده‌اند.

    در اینجا باید تاکید کرد که این تغییرات تدریجی بوده و در نتیجۀ آن فرم خانواده عوض شده است و نمود این تغییر فرم را در همۀ ابعاد نرم افزاری (وظایف افراد، رابطۀ اعضاء، مناسبات خویشاوندی، گرایشات دینی و . . .)  و سخت افزاری خانواده (محل زندگی، فضای درون خانه، جمعیت خانواده و . ..) می‌توان دید.

    لکن با ظهور و گسترش ویروس کرونا و اتخاذ سیاست‌هایی مثل فاصله گذاری اجتماعی، سر دادن شعارهایی مثل در خانه بمانیم و تعطیلی یا کاهش فعالیت نهادهای دولتی و غیر دولتی،  بیشتر مسئولیت‌ها به دوش خانواده گذاشته شد و این مکان به مهمترین سنگر مقاومت در برابر‌‌ کرونا تبدیل گشت.

    به بیانی دیگر، این نهاد، از سرناچاری و چون متولی خاصی نداشت و نمی‌توانست همانند سایر نهادها وظایف خود را  تقلیل و یا به سایر افراد و گروه‌ها منتقل کند، مجبور شد با وجود تغییر فرم و فقدان امکانات و ابزارهای عینی برای مقاومت، دوباره وظایف واگذار شده و حتی چند برابر آن را برعهده بگیرد.

    از این رو در طول این دو سال شاهدیم که بار دیگر خانواده فرمی شبه گسترده به خود گرفته و به مکانی برای انجام فعالیت متنوع آموزشی، اقتصادی، مراقبتی، بهداشتی، فراغتی و روانی تبدیل شده است.

    لکن از آنجایی که این نهاد سالهاست تغییر فرم داده و با کمترین حمایت نیز در دوران کرونا مواجه بوده ( سیاست‌های دولتی بیشتر بر حوزۀ بهداشت و اقتصاد متمرکز بوده است) بیشترین آسیب را در میان نهادهای گوناگون به خود دیده است.

    به عبارت دیگر، تعطیلی نهادهای آموزشی، فراغتی، بازار و نیمه تعطیلی نهادهای دولتی و سایر محدودیت‌های دوران کرونایی بیش از همه بر نهاد خانواده فشار وارد آورده است، فشارهایی که نمودهای آن افزایش انواع آسیب‌های اجتماعی و روانی مثل طلاق، خودکشی، خشونت، تعارضات، مرگ سرپرستان خانوار، افسردگی، اضطراب، استرس و…  است.

    نباید از یاد برد که  فرم‌های جدید خانوادۀ ایرانی، قبل از کرونا نیز با مسائل و مشکلات زیادی دست به گریبان بودند و اضافه شدن این بار مضاعف مسئولیت نیز بسترساز  تشدید این مشکلات شده و  ناکارآمدی‌های خانواده را بیش از پیش  عیان ساخته است.

    البته شدت و ضعف این مشکلات مسلماً برای همۀ خانواده‌ها و اعضاء آن به یک میزان نیست و خانواده‌های طبقات فرودست جامعه و والدین بیشترین آسیب‌ها را متحمل شده‌اند.

    اگر چه به باور عده‌ای سیاست قدرتمندسازی نهاد خانواده در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و. . . می‌تواند تا حدی چالش‌های پیش روی خانواده را کاهش دهد لکن نباید از یاد برد که تغییر فرم خانواده، تصویر آرمانی از خانواده و نادیده گرفتن تضادها و تعارضات درون آن و انباشت مضاعف مسئولیت‌ها مانعی جدی بر سر راه واگذاری سنگر مقاومت علیه کرونا به خانواده است.

    دکتر بهمن باینگانی

    منبع: کانال فرهنگ و جامعه

    🔻آدرس کانال:
    @cultureandsociety

    نویسنده: بهمن باینگانی

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *