آوای باینگان به نقل از فارس کرمانشاه/ خالد دارستان:اگر سرزمین هورامان را به عنوان مادری بدانیم که همه ما از این سرزمین و داشته هایش بهره بردهایم و در دامان این سرزمین زندگی کردهایم و از زیباییهای بینظیرش لذت بردهایم بیشک رودخانه «سیروان» شاهرگ اصلی و حیاتی این سرزمین است. شاهرگی که آفریننده خیلی از زیباییهای هورامان است.
در سالهای اخیر و دهههای گذشته فرمی از توسعه ناپایدار که هیچگونه سازگاری با زیست بوم این منطقه ندارد مانند خیلی از مناطق ایران الگوی غالب توسعه شده است که میتوان به جدیت آن را «توسعه بولدوزری» نامید.
توسعهای که تفکر آن به اوایل مدرنیته بر میگردد و هیچگونه تناسبی با زمان حال ندارد. توسعهای که هنوز در فکر گسترش جاده و ایجاد مسیر ماشین رو به هر نقطه و مکانی است و به فکر ساختن سد و نیروگاه است؛ آن هم اگر اغراق نباشد در یکی از ظریف ترین زیست بوم ها و اکوسیستمهای جهان!
تفکری که منسوخ ترین و هولناک ترین روش جبران کم آبی را به کار بسته است؛ انتقال بین حوضهای آب سیروان آن هم به قیمت حفر نزدیک به ۷۰ کیلومتر تونل در دل کوههای زاگرس و نابودی دهها چشمه و هزاران بلکه میلیونها اصلهی مختلف از درختان و بوتههای منطقه.
اگر هزینه های ریالی و زیست محیطی این گونه پروژهها با روشهای علمی برآورد شود، بی شک تولید چند ده مگاوات برق یا تولید محصولات کشاورزی که بیش از ۳۵ درصد آنها در یک شبکه تولید و توزیع ناکارآمد از بین میرود جوابگوی این همه ویرانی جبران ناپذیر نیست. اگر درست اندیشه کنیم اگر به جای سیب زمینی و پیاز سکه طلا هم برداشت کنیم در نهایت ضرر بس بزرگی کردهایم.
هزینههایی که با گذر زمان بیشتر و بیشتر میشود؛ انتقال بین حوضهای مانند ریختن آب از ظرف شماره ۱ به ظرف شماره ۲ است در حالی که کلیت آب تغییر نمیکند و در این وسط فقط روند تخریب محیط زیست را افزایش دادهایم.
به سیروان جفا کردیم/ انتقال بین حوضهای آب بسیار اشتباه بود
شاید برای خیلیها سوال شود که میلیونها سال سیروان جاری بوده و هیچگونه استفادهای از آن نشده است؛ بزرگترین و اصلی ترین کارایی یک رودخانه جاری شدن آن است مگر نه این است که سیروان با جاری شدنش خالق این همه زیبایی و سرمایه بوده است. حیاتیترین و پایهای ترین نیاز هر اکوسیستم چرخه باران و برف یا همان چرخه هیدرولوژی است که هر ساله مدام تکرار میشود.
کم لطفی است اگر حافظه تاریخی و جمعی ما فراموش کرده باشد که چقدر سخاوتمندانه هورامان با این چرخه بی نقصش مردمان این دیار را از گزند دو قحطی بزرگ و کوچک نجات داد. در حالی که در سایر مناطق به نوشته تاریخ گوشت مردگان را می خوردند. ( رجوع شود به خاطرات سرهنگ ام.اچ.داناهو در ۵ آوریل ۱۹۱۸).
مگر میشود بدون سیروان این چرخه را متصور شد؟ چرخهایی که محبوس کردن آب سیروان در پشت سد داریان و انتقال آب سیروان به مناطق خارج از حوضه آبریز آن را معیوب کرده است و باعث کاهش ضریب برف و تشدید اثرات گرمایش جهانی شده است. این پدیده باعث نفوذ کمتر بارشها و کاهش سطح آب سفره های زیرزمینی میشود.
هر آنچه در هورامان می بینید و به آن می نازید حاصل چرخه آب یا چرخه هیدرولوژیست که شاهرگش سیروان است، پس نگویید سیروان بلا استفاده است.
زیبایی را ذبح کردیم
سیروان خالق معماری هورامان است که مرگش روز به روز نزدیک تر میشود. سیروان خالق بلوط و گون و ون است.سیروان خالق هجیج بود با آن همه زیبایی که ما ویرانش کردیم.
سیروان خالق چشمه «بل» ست که با آن همه عظمتش ما دفنش کردیم. سیروان خالق شاهو و کوسالان و تخت سانی است. سیروان خالق «شاره زور» است که بی شک منبع تغذیه هورامان و اطرافش در طول هزاران سال بوده است و اگر نباشد و به دشتی لم یزرع تبدیل شود ریزگردهایش در طول زمان تمام جنگلها و مراتع هورامان را از بین میبرد.
اگر در بهار سری به کوههای هورامان زدید و نقش و نگار درخت ارغوان را بر عارض هورامان دیدید و سرمست شدید و بی اختیار یاد سرودهی زیبا و دلنشین خواجه شیرین سخن شیراز افتادید که می فرمای «بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایبان دارد/بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد» بدانید که سازنده و تراشکار زیباییهای بتی چون هورامان بیشک سیروان و چرخه آن است.
رودخانهای که دیدن مسیر خشک و بی آبش آه از نهاد آدم بر می آورد و هر کس که کوچکترین درکی از این زیباییها داشته باشد بی شک دلش به درد می آید. به امید روزی که دوباره نوای خروشان و وحشی سیروان لالایی سرزمین مادریمان هورامان شود.
دیدگاهتان را بنویسید