قبل از هرچیز لازم است که گفته شود که در این مقاله منظور از فقر، بعد اقتصادی آن است و به سایر ابعاد فقر اشاره نشده چون خارج از موضوع این مطلب است.
در این روزگار کنونی،قریب به اتفاق مردم احترام شگرفی برای پول و مادیات قائل هستند و برای به دست آوردن آن تلاشی وافر انجام می دهند. البته که کار کردن و کسب روزی حلال امری مبارک است و اسلام نیز همواره برآن تاکید ورزیده است اما در این مطلب بحث ما روی موضوع دیگری است.
در جامعه ای اسلامی مانند ایران جای بسی نگرانی است که ارزش های اخلاقی و انسانی در پاره ای موارد در حال تحریف و تغییر هستند. در جامعه ای که بر پایه دین مقدس اسلام برپا شده است(که به راستی کامل ترین دین است و عمل به آن سعادت هر دو دنیا را به همراه دارد)کلمه ای به نام پول در بسیاری از موارد،در حال پایمال کردن ارزش های والای اخلاقی و انسانی است،جامعه دارد به سویی کشیده می شود که اکثرا مردم مسائل را به دیده مادی می نگرند و و حتی گوشه چشمی به بعد معنوی آن نیز ندارند.
متاسفانه این دید مادی گرایانه بعضی وقتها آن قدر پیشروی می کند که بعضی از آدمیان،شرافت خود را به پای آن فدا می کنند. جالب آنکه در این روزگار و با وجود فضای مجازی بسیاری از افراد طوری شاعر و فیلسوف می شوند و پست های معنوی می گذارند که گویی همگی معنوی ترین افراد روی زمین هستند! و از نظر آنان مادیات ارزش چندانی ندارد،اما در دنیای واقعی می بینیم که واقعیت جور دیگری است و خیلی از اوقات آرزو می کنیم که کاش افراد همانی بودند که در پست هایشان در فضای مجازی اعلام می کنند. قطعا اگر این طور بود شرافت و انسانیت همه جامعه را فرا می گرفت!
در این روزگار فاصله طبقاتی را به عینه و ملموس مشاهده می کنیم و می بینیم که در بسیاری از اوقات طبقه غنی،نفس کشیدن را نیز برای طبقه فقیر سخت کرده است و از آن جایی که طبقه متوسط نیز تلاش دارد خود را به طبقه غنی برساند در این راه کوشش فراوانی کرده و در بعضی موارد با پایمال کردن حقوق طبقه فقیر قصد دارد به این مهم دست یابد و بدین ترتیب،طبقه فقیر روز به روز سفره اش کوچک تر،فرصت حضور در اجتماعش کمتر و در کل زندگی برایش سخت تر می شود.
در چنین جامعه ای طبقه غنی با در دست داشتن تمام امکانات،آن ارزش هایی را که مدنظر خود دارد تا حدود زیادی بر همگان تحمیل می کند.در این جامعه به باور اکثر مردمی که ارزش هایشان تغییر کرده است(و ارزش های والای اخلاقی و انسانی از سوی آنها دیگر معنای خاصی ندارد)،طبقه فقیر و افراد حاضر در این طبقه باید برای همیشه در همان جایگاه بمانند و حق ندارند که برای بهبود جایگاه خود تقلا کنند،حتی اگر انسان هایی مستعد،با اخلاق،شرافتمند و با عزت باشند زیرا دیدگاه سایر مردم به مادی گرایی چرخیده است و معتقدند فرد یا افراد مورد نظر چون از لحاظ مالی در سطح پایینی هستند پس نباید بهایی به آنها داد.در این هنگام است که استعدادها در طبقه فقیر سرکوب می شود و شرایط شکوفایی استعدادها مهیا نمی شود.
طبقه غنی معتقد است که امورات مهم ملی و منطقه ای باید به آنان سپرده شود و به نوعی اعتقاد دارند این امورات برای طبقه فقیر باید منطقه ممنوعه باشد و بدین شکل امید بسیاری از مستعدان طبقه فقیر برای پیشرفت و به دست گرفتن امورات در آینده را به باد می دهند.
اگر اشتباهی از فردی در طبقه فقیر سر بزند،جامعه طوری با آن برخورد می کند که آن افراد برای همیشه مطرود و یا به قولی ستاره دار می شوند و شاید به نوعی زندگی از همان جا برای آنان اتمام می یابد،اما اگر همان اشتباه در طبقه غنی اتفاق بیفتد جامعه به خاطر دید مادی گرایانه اش طوری برخورد می کند که انگار اصلا اتفاق خاصی نیفتاده است.
حقیقتا دید مادی گرایانه درد مهلک جامعه است که رسیدن به عدالت اجتماعی را بسیار سخت و یا ناممکن می کند.چاره این درد رجوع به اسلام محمدی است،دینی که اخلاق و شرافت و انسانیت را فارغ از هر رنگ و نژاد و مذهبی،برتر از همه مادیات می داند و همواره تاکید ورزیده است که مبادا توجه بیش از حد به مادیات،شما را از معنویات دور سازد.
باید نگاهها را تغییر داد،باید دانست که پول لازمه زندگی است اما همه آن نیست.باید یاد بگیریم که به خاطر شعور و شخصیت و انسانیت افراد به آنان احترام بگذاریم نه صرفا به خاطر ثروت و مقامشان.باید بدانیم که در طبقه فقیر نیز انواع استعدادها موج می زند و باید به جای سرکوبشان،دستشان را گرفت تا بلکه در آینده به دست همین استعدادها،جامعه را در رفاه و آسایش بیشتر ببینیم.
در پایان چند نکته لازم است که ذکر شود.در هر جامعه ای و در هر قشر و طبقه ای همواره انسان هایی شرافتمند و با اخلاق نیز حضور دارند که حساب آنها از آن افراد مادی گرا که ذکرشان رفت جداست،چرا که این افراد،خود نیز همواره در راه ترویج ارزش های والای اخلاقی تلاش می کنند.نکته دیگر آنکه این سطور بالا به این معنا نیست که افراد در طبقه فقیر همواره شکست می خورند و به موفقیت های بزرگ دست پیدا نمی کنند،بلکه همواره شاهد بوده ایم که افرادی در این طبقه با همه سختی ها و مشکلات مبارزه می کنند و سرانجام به موفقیت می رسند و الگویی می شوند برای سایر افراد طبقه فقیر،که بدانند با توکل بر خداوند و کوشش و پشتکار می توان علی رغم همه ناملایمتی ها به قله های سعادت رسید.
امید است جامعه ی اسلامی ما،با سرلوحه قراردادن احکام اسلامی،در راه برپایی هرچه بیشتر عدالت اجتماعی گام بردارد و جامعه با توجه بیش از پیش به معنویات و اصلاح دید صرفا مادی گرایانه به سوی سعادت پیش برود.
“برگرفته از هفته نامه غرب”
دیدگاهتان را بنویسید